استاد شهریاری
معنای طلب در باب استفعال، به حسب مورد، دچار تغییراتی می گردد.گاهی سبب می شویم که مفعول، کاری را انجام دهد. این سبب شدن، گاهی با درخواست است. مانند استغفر الله. گاهی نیز فقط موجب این می شویم که کاری از مفعول سر بزند.مانند استعمله. در بیشتر مثال های این دسته،می توان معنای درخواست را هم تصویر کرد.
کاری که از مفعول سر می زند، گاه اختیاری است، مانند مثال قبلی و گاهی غیر اختیاری است.مانند استخرج الماء.گاهی هم اصلا مبدأ اشتقاق فعل، کار نیست.یک اسم جامد است. مانند استعسل.که می تواند هم به معنای به دنبال عسل گشت باشد و هم به معنای از فلانی، عسل خواست.گاهی طلب، حالت مجازی پیدا می کند. مانند استحفر النهر، استحصد الزرع و… که گویی این کشتزار، از انسان، می خواهد که کسی آن را درو کند چون وقت درو کردنش رسیده است.
فرق استخرج الماء و أخرج الماء را ممکن است در همان معنای مبالغه بیان کنیم.بدین صورت که در استخرج ، کار، دارای مقدمات و سختی هایی بوده است نیز اشاره دارد.
از دوستان عزیز بابت بی مقدمه بودن و ناویراسته بودن مطلب پوزش می طلبم
