تزکیه نفس مأمور به است یا منهی عنه؟

استاد سیادت:

عرض سلام و ادب و احترام محضر اساتید معظم؛

بیان به هنگام مثال هایی از ثمره مباحث صرفی در قرآن کریم در کلاس درس، انگیزه فوق العاده ای در طلاب جهت مطالعه دقیق تر و به کارگیری آموخته های صرفیشان ایجاد می کند. در این ارسال توجه شما را به یکی از این مثال ها جلب می کنم.

آیاتی از قرآن کریم، در مقام توصیه و امر به تزکیه نفس هستند، از جمله آیه 9 سوره شمس: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا»؛ از طرف دیگر در بخشی از آیه 32 سوره نجم می خوانیم «فَلاَ تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ». این تعارض ظاهری چگونه مرتفع می شود؟ بالاخره تزکیه نفس، مأمور به است یا منهی عنه؟

پاسخ در توجه به بحث معانی ابواب مزید است. هر دو فعل در این دو آیه، از باب تفعیل می باشد و از ریشه زکی، لکن به نظر می رسد در آیه اول، هیئت باب تفعیل، معنای تعدیه دارد و در آیه دوم، معنای نسبت. یعنی در عین تلاش برای پاک کردن نفس، نفس خود را پاک ندانید و به خودتان نسبت پاکی ندهید.

دو معنا داشتن تزکیة، در کلمات راغب اصفهانی مورد توجه قرار گرفته است لکن تحلیل دقیقی از منشأ وجود این دو معنا ارائه نشده است.

و تَزْكِيَةُ الإنسان نفسه ضربان:

أحدهما: بالفعل، و هو محمود و إليه قصد بقوله: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها[الشمس/ 9]، و قوله: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى‏[الأعلى/ 14].

و الثاني: بالقول، كتزكية العدل غيره، و ذلك مذموم أن يفعل الإنسان بنفسه، و قد نهى اللّه تعالى عنه فقال: فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ‏[النجم/ 32]، و نهيه عن ذلك تأديب لقبح مدح الإنسان نفسه عقلا و شرعا، و لهذا قيل لحكيم: ما الذي لا يحسن و إن كان حقّا؟ فقال: مدح الرّجل نفسه.(مفردات ألفاظ القرآن، ص: 381)

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *