درس پنجم: ماضی

نکات محتوایی

1- فعل ماضی ثلاثی مجرد، در واقع فقط همان سه حرف اصلی و حرکات آن سه است؛ زیرا ضمائر فاعلی که به فعل متصل می‌شوند، اسم محسوب می‌شوند و به جهت شدّت اتّصال به فعل و نیز تسهیل در آموزش، به مجموع کلمه مرکّب از حروف اصلی و ضمائر، فعل اطلاق شده است. تاء تأنیث در صیغ 4 و 5 نیز به تصریح ابن هشام در مغنی: حرفٌ وُضِعَ علامةً للتأنیث

🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸

2- در شرح امثله، صیغه 5 ماضی را برگرفته از صیغه 4 دانسته است. این مطلب ظاهراً در همه جا عمومیّت دارد و به همین جهت، در افعال ناقص، صیغه 5 نظیر صیغه 4، محذوف اللام است (مثل دَعَت- دَعَتا).

🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸

3- روش بیان شده در کتاب با روش شرح امثله درباره روش ساخت صیغ ماضی مقایسه شود

🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸

4- نظر کتاب درباره عدم دخول ضمیر مستتر در تقسیم ضمیر به متصل و منفصل توضیح داده شود

🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸

5- در مطالعه و تحقیق: مقایسه تعاریف ارایه شده برای اقسام ماضی با کتب ادبیات دبیرستان و کتاب بربال قلم

🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸 🔸

6- در تعریف فعل ماضی دقت شود که مراد از وقوع حدث، جنبه حدوثی است و ثبوتی و لذا معنای حَسُنَ، «نیکو شد» است نه «نیکو بود».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *