توضیحی در معنای تدریج باب تفعل

استاد بوغیری

بسم الله الرحمن الرحیم

در مورد معنای پنجم باب تفعّل ص 240:

سوال این است که معنای مورد نظر تدریج است(در مقابل یکدفعه انجام شدن) یا صرف تکرار؟ به نظر منشأ ایجاد این سوال عبارت برخی منابع است که گفته اند دلالت می کند بر حصول فعل مرة بعد مرة،

البته می توان گفت در هر تدریجی تکرار هم هست و هر تکراری را می شود به اعتباری تدریج دانست، اما سوال این است که وقتی شخصی گفت تَجَرَّعتُ الماءَ مراد این است که آب را جرعه جرعه و کم کم نوشید نه یکدفعه، یا اینکه نوشیدن آب را به دفعات تکرار کرد؟

با توجه به عبارات ادبا به نظر می رسد مرادشان از این معنای غالبی برای باب تَفَعُّل همان تدریج است نه صرف تکرار، البته ممکن است این باب در معنای تکرار هم به کار رفته باشد، اما معنای غالبی مورد نظر ادبا گویا همان تدریج بوده است؛ چرا که عمدتا قید «فی مهلة» را آورده اند، و اصلا ممکن است بگوییم مرادشان از «مرة بعد مرة»، یا «شیئا فشیئا» همان تدریج بوده است ولو قید فی مهلة را نیاورده اند، مثلا در شرح تصریف آمده «حصول أصل الفعل مرة بعد مرة» یعنی حصول یک فعلی مرة بعد مرة و تدریجی بوده، ظهور کلام در بیان معنای تدریج است نه اینکه فعلی مرة بعد مرة تکرار شده است و الا مثلا باید می گفت تکرار الفعل مرة بعد مرة.

مثال های تَجَرُّع و تَفَهُّم نیز که عمدتا برای این معنا مطرح می شود، با توجه به کتب لغت به نظر همین مطلب را تأیید می کند.

البته هنوز جای تحقیق و پژوهش بیشتر وجود دارد.

  • شرح التسهيل المسمى تمهيد القواعد بشرح تسهيل الفوائد، ج‏8، ص: 3752:

و الذي لمواصلة العمل‏ في‏ مهلة: ك «تفهّم» و «تبصّر» و «تسمّع» و «تعرّف» و «تجرّع» و «تحسّى».

  • شرح النظام على الشافية، ص: 149:

(و للعمل‏ المتكرّر في‏ مهلة نحو: «تجرّعته») أي شربته جرعة بعد جرعة.

  • شرح شافية مرحوم رضی، ج‏1، ص: 105:

و تفعّل الذى للعمل‏ المتكرر فى‏ مهلة مطاوع فعّل الذى للتكثير، نحو جرّعتك الماء فتجرّعته: أى كثّرت لك جرع الماء فتقبّلت ذلك التكثير و فوّقته اللّبن فتفوّقه و حسّيته المرق فتحسّاه: أى كثّرت له فيقه و …

  • شرح شافية ابن حاجب المشهور بكمال، ص: 57:

(و للعمل المكرّر في مهلة)،- أي ليدل على مباشرة عمل و هو أصله المجرّد مرّة بعد اخرى-، (نحو: تجرّعته)- أي شربت الشراب جرعة بعد جرعة-، فيدلّ على تكرّر مباشرة أصله، و هو الجرع الكلّي، باعتبار تحصيله في ضمن فرد منه، بعد تحصيله في ضمن آخر، فانّ الواحد بالشخص لا يتكرّر حصوله.

  • همع الهوامع شرح جمع الجوامع في النحو، ج‏3، ص: 198:

(و التكوين بمهلة) كتفهم و تبصر و تسمع و تعرف و تجرع و تحسى‏

  • كتاب الكناش في فني النحو و الصرف، ج‏2، ص: 65:

و يجي‏ء بمعنى أخذ الشي‏ء بعد الشي‏ء في مهلة، نحو: تجرّع الماء و تحسّاه‏ و منه: التجسّس و التفهّم و التبصّر و التسمّع‏ و التعرّف و التعهّد،

  • جامع المقدمات (صرف مير)، ص: 147:

و به معنى مهلت آيد چون تجرّع‏

  • جامع المقدمات (شرح تصريف)، ص: 178:

و للدّلالة على حصول أصل الفعل مرّة بعد مرّة نحو: تجرّعته أي شربته جرعة بعد جرعة،

  • لسان العرب، ج‏8، ص: 46:

جرع:

جَرِعَ الماءَ و جَرَعه يَجْرَعُه جَرْعاً، و أَنكر الأَصمعي جَرَعْت، بالفتح، و اجْتَرَعَه و تَجَرَّعَه: بَلِعَه. و قيل: إِذا تابع الجَرْع مرة بعد أُخرى كالمُتكارِه قيل: تَجَرَّعَه، قال الله عزَّ و جل: يَتَجَرَّعُهُ وَ لا يَكادُ يُسِيغُهُ‏ ؛ و

في حديث الحسن بن علي، رضي الله عنهما، و قيل له في يوم حارٍّ: تَجرَّعْ، فقال: إِنما يَتجرَّعُ أَهلُ النار.

؛ قال ابن الأَثير: التجرُّعُ شُرْبٌ في عَجَلةٍ، و قيل: هو الشرب قليلًا قليلًا، أَشار به إِلى قوله تعالى: يَتَجَرَّعُهُ وَ لا يَكادُ يُسِيغُهُ‏،

  • أساس البلاغة، ص: 90:

جرع-

جَرَعْتُ الماءَ، و اجترَعْتُه بمَرّة، و تجَرّعْتُه شيئاً بعد شي‏ء، و ما سَقاني إلّا جُرْعَة، و جُرَيْعَة، و جُرَعاً.

 

  1. برای معنای صیرورت، برخی کتاب این معنا را با معنای واجد چیزی شدن (صار ذا کذا) خلط کرده‌اند. در حالی که منظور از صیرورت، صار کذا است. البته معنای صار ذا کذا نیز در برخی کتب صرفی برای باب تفعل گفته شده ازقبیل تأهّل و …

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *