درس نهم: فعل مؤکّد

نکات محتوایی

1- جهت بررسی تفصیلی موارد دخول نون تاکید و حکم هر مورد، مراجعه شود به: المستقصی ص189 تا 205

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

2- آیا همانطور که مشهور است، تأکید در ثقیله بیش از خفیفه است؟ هرچند تشدید نون ثقیله، این مدّعا را تقریب می‌کند؛ اما این سؤال به دو جهت مطرح می‌شود:

الف. اساساً نون خفیفه، امکان الحاق به برخی صیغ را ندارد و اینطور نیست که در آن صیغ، بین دو گزینه نون خفیفه و ثقیله مخیّر باشیم، تا ادعا شود که ثقیله، تأکیدی بیش از خفیفه دارد.

ب.  در قرآن کریم، فقط در دو مورد نون خفیفه به کار رفته: “لَیکوناً” (یوسف:32) و “لَنسفعاً” (علق:15). در هر دو مورد، به نظر می‌رسد که معنا با تأکید شدید، تناسب دارد؛ نه تأکید کمتر.

علیرغم این دو ابهام، در کتب متعدّد و معتبر قدماء و کتب متأخّر، این مطلب، ارسال مسلّم شده است: سیبویه در الکتاب ج3، ص509؛ و نیز ابن جنی در الخصائص ج2، ص338؛  ابن یعیش در شرح المفصل ج9 ص 37؛ المستقصی ص186.

اساتید مکرّم در صورتی که درباره این دو ابهام، پاسخی دارند، در همین بخش، ارائه فرمایند.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

3- درباره کتابت نون تاکید خفیفه، بین دو مکتب بصری و کوفی، اختلاف وجود دارد. مرحوم طبرسی ذیل آیه 15 سوره علق می‌نویسد: “الاختيار عند البصريين أن تكتب بالألف لأن الوقف عليها بالألف و اختار الكوفيون أن تكتب بالنون لأنها نون في الحقيقة”.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

4- روشی برای تسهیل قواعد نون تأکید: برای یادگیری شیوه تاکید با نون، کافی است که فقط دو صیغه 1 و 3 را یاد بگیریم؛ زیرا:

الف. صیغ 4 و 7 و 13 و 14 تابع صیغه 1 است

ب. صیغ مثنی و جمع مؤنث، وضعیت ساده و فراگیری در همه افعال دارند

ج. صیغ 9 و 10 نیز تابع صیغه 1 هستند

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

5- پاسخ هم اندیشی درس فعل موکد:

  • سوال اول: ر.ک. المستقصی/ص188: لا تدخلان علی فعل ماضی و العلة فی ذلک …
  • سوال دوم: ر.ک. المستقصی/ص216: حجة سیبویه و من معه فی المنع أن مثل هذه الصورة …

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

6- اعراب و بناء فعل مؤکد: البته این بحث، بحثی نحوی است، (مشاهده عکس اصلی) [ر.ک. النحو الوفی/ج1/ص88]

9 دیدگاه

  1. محمد بوغیری

    با عرض تشکر از مطالب مفید ذکر شده،
    به نظر چند سؤال جای طرح دارد:
    اولا چرا امکان الحاق نون خفیفه به بعضی صیغ وجود ندارد؟ مراد کدام صیغ است؟
    ثانیا اگر الحاق در برخی صیغ ممکن نباشد و تنها در برخی صیغ میسر باشد آیا دلیل بر این است که ن تأکید ثقیلة تأکیدش بیشتر نیست؟
    ثاثا: در دو آیه ذکر شده با فرض اینکه قبول کنیم با تأکید شدید تناسب دارد، این شدت تأکید به نظر می رسد منافاتی ندارد با اینکه بگوییم ن تأکید خفیفة تأکیدش کمتر از ثقیلة باشد، خصوصا که اینجا لام هم داریم که اسلوب دیگری برای تأکید است و ضمیمه شده است؛
    اگر این استدلال ذکر شده درست باشد ممکن است قائلی پیدا شود و بگوید اضافه شدن اسالیب دیگر تأکیدی هم بر شدت تأکید نمی افزاید و شدت تأکیدی ن خفیفة با آنها هم مساوی است، چون اینجا مثلا می شد عبارت به جای ن خفیفة با تکرار و قسم و استفاده از إنّ و … همراه شود که تأکید بیشتری داشته باشد ولی نشده، و از آنجا که اینجا موضعِ تأکیدِ شدید است معلوم می شود که تأکید با تکرار و قسم و … شدتش بیشتر از ن تأکید خفیفة نیست.
    البته در مورد (لیکونا) ممکن است گفته شود که عطف شده به (لیسجننّ) با ن تأکید ثقیلة و از این استفاده تساوی در شدت تأکید شود که به نظر به این بیان هم بتوان جواب هایی داد.

  2. محمد بوغیری

    سلام علیکم
    در مورد صیغه های مثنی گفته می شود که علت عدم امکان الحاق ن تأکید خفیفة التقاء ساکنین است، اگر در مورد صیغه های مثنی این استدلال را قبول کنیم (و مثلا نگوییم که حد اکثر یک مورد به موارد جواز التقاء ساکنین اضافه می شد و می شد مثل آلآنَ و وللضالّین) به نظر در مورد صیغه های جمع مونث مشکلی وجود نداشت، چون در مورد این دو صیغه گفته شده که الف برای عدم اجتماع سه نون در کنار هم اضافه شده است، لذا در نون خفیفة می شد اجتماع دو ن و تیازی به اضافه شدن الف نبود و التقاء ساکنینی پیش نمی آمد، لذا مانعی وجود نداشت که گفته شود مثلا یَضرِبنَن

    1. سلام علیکم. در علم نحو، گفته شده است فعل مضارع برای پذیرش نون تاکید، شرایطی دارد و لذا اینطور نیست که همه فعل های مضارع بتواند نون تاکید بپذیرد که مهم ترین آنها عبارتند از:
      1) در افعال طلبی مانند امر، تمنی، نهی(مانند لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً [آل عمران/169]) و استفهام مانند (هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ ما يَغيظُ [حج/15])
      2) در جواب قسم مانند «تَاللَّهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرين»(انبیاء/57)
      3) جملات شرطیه به إن (غالبا همراه با ما زائده= إمّا[ دخولها أفصح من عدم دخولها(شرح جمل زجاجی/ج2/ص84)]) مانند «إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ» (فصلت/36)
      از آنچه بیان شد، روشن می گردد که مضارع منفی به لا به صورت اولیه، چنانچه در جمله قسم یا جمله شرط نباشد، صلاحیت پذیرش نون تاکید را ندارد. البته به صورت اندک و قلیل دخول نون تأکید بر مضارع منفی به لا هم مشاهده میشود مانند «و اتّقوا فتنة لا تصیبنَّ الذین ظلموا منکم خاصّة» که ادبا در توجه آن فرموده اند در این موارد نفی به نهی تشبیه شده است.(شرح الرضی علی الکافیة، ج4، ص487 و حدائق الندیه، ص100) هر چند توجیهات دیگری نیز در این آیه وجود دارد که برای مشاهده آن به «شرح الدماميني على مغني اللبيب، ج‏2، ص: 163» مراجعه نمایید

  3. پاسخ به هم اندیشی که چرا فعل ماضی نون تأکید نمیگیرد، چی میشه ؟
    صرف ساده، ص146، پاورقی2: [نون تأکید مختص به زمان مستقبل می‌کند،] زیرا آن‌چه که در زمان حال واقع است یا در گذشته واقع شده است، نیاز به تأکید ندارد.
    المستصقی، ص188:تدخل نونا التوکید علی المضارع، و فعل الامر، ولا تدخلان علی فعل ماض، والعله فی ذلک ان الفعل الماضی وقع، فلا یحتاج الی تاکید، انما یؤکد ما لم یقع، وهو ما کان مستقبلاً

    اشکال به این دو قول »»»خب معانی ماضی و حال تأکید هم می‌شوند؛ قد کان…، جاء قطعاً، , و یا مفعول مطلق تاکیدی و…

    اگر این جواب را بدهیم که : ما در درس مضارع گفتیم که فعل مضارع یا دلالت برای حال میکند یا دلالت بر آینده میکند، و گفتیم اینها رو از روی قرینه متوجه میشویم .
    مثلا اگر فعل مضارع همراه با لام مفتوحه باشد معنا را مختص به زمان حال میکند و نیز اگر هیچ علامت و نشانه ای نداشته باشد به معنای زمان حال میگیریم.
    در این درس میخواهد یکی از علامت هایی را به ما یاد بدهد که اگر بر سر فعل مضارع آمده، و زمانش را مختص به آینده میکند نه حال و آن هم نون تأکید هست.
    اما فعل ماضی قابلیت این را ندارد که در معنای حقیقی خودش، در زمان آینده به کار برود، و این مخصوص به فعل مضارع بود که هم حال داشت و هم آینده.
    پس از همین جهت میتوانیم بگوییم که فعل ماضی نون تأکید نگرفته است.
    § اما اشکال به این قول :
    اگر بگوییم که نون تاکید برای نشان دادن این است که فعل مضارع زمانش برای آینده است
    ولی ماضی قابلیت این رو ندارد و…
    خوب فعل امر چی؟
    فعل امر هم زمانش برای آینده است، چرا فعل امر نون تأکید گرفته است؟ آیا برای خاطر اینکه زمانش را مختص به آینده کند ؟ خیر
    اگر بگوییم که :
    فعل مضارع : برای اینکه زمانش مختص بشه آینده از نون تاکید استفاده میشود
    فعل امر با اینکه در زمان آینده هست اما برای خاطر اینکه تأکید از نون استفاده میکنیم
    باز میشه سؤال کرد که همانطوری که فعل امر را در زمان خودش تاکید میکنید،چرا فعل ماضی رو در زمان خودش تأکید نمیکنیم؟؟
    تازه یک پله بالاتر
    توجیهی که برای مضارع آوردیم که نون تاکید برای این هست که زمان رو آینده کنه
    به نظر داریم در حق نون تاکید ظلم میکنیم
    برای خاطر اینکه نقطه ثقل و فرق و تفاوت یضرب با یضربن بر سر این نیست که یکی بدون قرینه هست و در زمان حال است و یکی با قرینه هست و در زمان آینده
    به نظرم نقطه ثقل اینها همین تأکید کردنشون باشد.

    به نظر این توجیهات خیلی پشتوانه ای ندارد و در اینجا باید دلیل را بدون هیچ تحلیل و فقط عدم استعمال عرب ذکر کنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *