درس بیست و ششم: باب تفعیل

نکات محتوایی

1- در مورد مصدر تَفعال، این مصدر در قرآن ظاهرا کاربرد ندارد (براساس مراجعه به کتاب معجم الاوزان الصرفیه للقرآن الکریم)

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

2- درباره نظر بصریون در این وزن، به المستقصی ص432 هم رجوع شود. درباره دلالت این مصدر بر کثرت و مبالغه، در المعجم المفصل فی علم الصرف ذیل مدخل تفعال گفته شده که براساس تصویب مجمع اللغه، می توان قیاسا مصادر ثلاثی مجرد را به این وزن برد جهت دلالت بر کثرت.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

3- در وزن تفعله، لزومی بودن آن برای معتلل اللام، مورد قبول ادباء است اما در مورد جواز تفعیل برای مهموز اللام بحث است فراجع

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

4- در مصدر تهیئه که در ذیل اجوف آمده است، توجه شود که استعمال فارسی آن به صورت تهیّه ظاهرا مطابق قواعد نیست هرچند براساس قاعده 7 تخفیف همزه در صرف ساده، قابل توجیه است اما اشکال در مستند بودن همان قاعده به منابع متقدم بود فراجع

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

5- بنا به گفته کتاب دراسات لاسلوب القرآن الکریم ج 4 (ج 1 از بخش صرف)، معنای تکثیر بیشتر در افعال متعدی به کار رفته است

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

6- تکثیر در مفعول الزاما مستلزم تکثیر در فعل نیست مثل کشتن افراد زیادی با انداختن یک بمب

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

7- ابتدائاً به نظر می رسد که مصادیق معنای تعدیه در باب تفعیل بیش از مصادیق تکثیر است؛ اما از سوی دیگر، معنای اختصاصی این باب تکثیر است نه تعدیه و شاید همین جهت باعث تقدیم تکثیر بر تعدیه نزد برخی علمای صرف شده باشد

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

8- به نظر می رسد که معنای غالبی باب تفعیل، از باب اکثریت نسبی است نه اکثریت مطلق.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

9- درباره ارتباط تشدید فعّل با معنای تکثیر به خصائص ابن جنی ج1 ص507 مراجعه شود

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

10- در مثال ذبحت الشاه و الغنم توجه شود که شاه برای یک گوسفند به کار می رود ولی غنم، اسم جمع است و همچنین است دو کلمه بعیر و ابل.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

11- مراجعه به آنچه در باب افعال هم درباره تفاوت معنای نسبت با معنای مفعول را بر صفتی یافتن، ارجاع داده شد

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

12- شاید ادعا شود که فعل لازمی که به باب تفعیل رفته و تغییر جدی معنایی پیدا نکرده اگر دال بر افزایش کمّی باشد، معنای تکثیر دارد مثل طوّف و موّت؛ وگرنه تشدید، نوعا مفید تاکید و مبالغه است. این فرضیه نیازمند بررسی است

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

13- برای مثال غلقت الابواب در پایان درس، مثال قطعن ایدیهن هم قابل طرح است

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

14- برای دو آیه اخیر در تمرین 7، مطلبی در نکات متفرقه با عنوان: تزکیه نفس، مأمور به است یا منهی عنه؟ آمده است. برای مشاهده اینجا کلیک نمایید

12 دیدگاه

  1. محمد حسین خدابخشی

    با سلام
    ذیل معنای تعدیه در این باب ، برای متعدی به سه مفعول کردن مثالی زده نشده و همین باعث میشود دانش آموز فکر کند که فقط باب افعال میتواند در تعدیه سه مفعولی به کار برود …
    لذا اگر یکی از امثال حدّث ، خبّر یا نبّأ که برای تعدیه سه مفعولی هستند را هم به عنوان مثال ذکر میکردید بهتر بود

    1. محمد حسین خدابخشی

      بهتر بود ذیل معنای حکایت جمله ، حکایت معنای حرف هم اضافه میشد تا امثال سوّف هم در آنجا ذکر شوند … البته شاید به خاطر کمی کاربرد نوشته نشده اما با توجه به اینکه در ابتدای درس 25 مثالش زده شد ، علامت سوالی در ذهن طلبه ایجاد میکند که پس امثال سوّف جایش کجاست.
      با تشکر و عذر خواهی بابت مزاحمت های حقیر

      1. با تشکر از مشارکت شما
        اینطور نیست که هر استعمال از استعمالات یک باب را بتوان در ذیل معانی معهوده و مذکوره آن باب گنجاند. گاهی برخی استعمالات، در ذیل هیچ کدام از استعمالات نمی گنجد. «سوّف» هم از این دسته است که ذیل هیچ کدام از معانی بیان شده برای باب تفعیل نمی آید و معنایی قائم برأسه دارد.

    2. با سلام
      و با تشکر از مشارکت و نظر شما
      نسبت به افعال سه مفعولی، تنها نسبت به دو فعل «أعلَمَ» و «أری» اجماع وجود دارد اما سایر موارد مورد اتفاق نیست که سه مفعولی باشند. (ر.ک. شرح تسهیل، ج3، ص1555 و 1564) و حتی در صورت صحت استعمال این افعال به صورت سه مفعولی، معنای تعدیه به جهت تضمین معنای «أعلم» است نه باب تفعیل (ر.ک. شرح ملاجامی، ج2 ،ص303 و شرح جمل زجاجی، ج1، ص278)

  2. علي

    سلام
    میخواستم بدونم باب مُفَعِّلَة چه بابی هست و چه طور باید معنی کرد و چه استفاده هایی دارد؟؟
    من فقط یه مثال از این باب دیدم :
    المُوَرِّثَة : ژن : gene

    ممنون میشم پاسخ بدید.

    1. با سلام و تشکر از سؤال شما
      این کلمه از جهت ساختاری، اسم فاعل مفرد مؤنث از باب تفعیل هست.
      در اینگونه کلمات که در ابتدا مشتق بوده اند اما بعدا برای یک اصطلاح نقل داده شده اند، لزوما معنای مشتقی حفظ نمی شود و لذا حکم یک کلمه جامد را پیدا می کنند.
      به عنوان مثال کلمه «ساطور»(به همان معنای در فارسی) از نظر ساختاری، اسم مبالغه و به معنای بسیار جدا کننده است ولی در معنای نقل داده شده(ابزار قصابی)، دیگر این معنا مورد نظر نیست و لذا یک معنای جامدی پیدا کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *