امر به لام و امر به صیغه

استاد فائزی نسب

وقتی صحبت از صیغ امر به میان می آید، عده ای تنها شش صیغه مخاطب را صیغه امر می دانند و برخی به مجموع چهارده صیغه که هشت صیغه آن امر به لام و شش صیغه مخاطب است را صیغ امر می دانند. در حالی که باید بین امر به لام و امر به صیغه تفکیک نمود.

نکته شایان توجه این است که امر به لام مخصوص صیغ غیر مخاطب نیست و صیغه های مخاطب نیز در مواردی، همراه با لام استعمال شده است. لذا امر به لام، یک مجموعه از صیغ مضارع مجزوم و دارای چهارده صیغه است هر چند استعمال صیغ مخاطب آن کم کاربرد است. در کلام عرب فصیح و حتی برخی آیات(طبق برخی قرائت ها) و روایات نمونه هایی از این استعمالات دیده می شود:

آیه 58 سوره یونس طبق برخی قرائات به این صورت قرائت شده است: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْتَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» که استشهاد این قراء به حدیثی نبوی در برخی منابع اهل سنت است که حضرت فرموده اند: «لتأخذوا مصافکم»
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏
يُؤْمَرُ بِرِجَالٍ إِلَى النَّارِ … فَيَقُولُ لَهُمْ خَازِنُ النَّارِ يَا أَشْقِيَاءُ مَا حَالُكُمْ قَالُوا كُنَّا نَعْمَلُ لِغَيْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقِيلَ لِتَأْخُذُوا ثَوَابَكُمْ مِمَّنْ عَمِلْتُمْ لَهُ. (مسائل علي بن جعفر و مستدركاتها/ص341)

ابْعَثُوا أَنْتُمْ إِلَيْهِمْ … وَ لْتَكُونُوا فِي بُيُوتِكُمْ (الكافي/ج‏1/ص322)

بنابراین امر به لام و امر به صیغه دو بحث جدا از هم است. حال سوال مطرح می شود که آیا امر به صیغه برگرفته از امر به لام است یا این دو کاملا مباین یکدیگرند؟

با تتبع در کلام ادبا به نظر می رسد دو نظریه در این بحث مطرح است:

عده ای، امر به لام و امر به صیغه را دو مورد کاملا متفاوت از هم می دانند. در میان این دسته از ادبا می توان به مرحوم سید علی خان، صاحب حدائق الندیه، اشاره نمود که فرموده است:

الحقّ عند النحاة أنّ الأمر بالصيغة قسم من الفعل برأسه، لا مندرج تحت قسم المضارع، و أنّه موضوع في أصل اللغة بالوضع النوعيّ على وجه القانون الكليّ لطلب إدخال حقيقة الفعل، أو فرد منها … و أنّ معنى الطلب مستفاد من نفس الصيغة بسبب وضعها له، لا من لام الأمر المقدّرة (الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية/ص98)

اما عده ای دیگر بر این نظرند که امر به لام و امر به صیغه عینا یک چیز اند و اصل آن، امر به لام است. لکن به جهت ثقالت و کثرت استعمال امر برای صیغ مخاطب، لام و تاء از سر شش صیغه مخاطب انداخته شده است. لذا بین امر به لام و امر به صیغه هیچ تفاوت معنایی وجود ندارد و سنخ تفاوت این دو، از سنخ تغییرات لفظی است.

سیرافی در شرح کتاب سیبویه به نقل از کوفیون فرموده است: و هم يحتجّون في الحذف و التّخفيف بالكثرة، كحذف لام الأمر و تاء المخاطب في أمر المواجه عندهم نحو: قم و اذهب، و الأصل لتقم و لتذهب (شرح كتاب سيبويه/ج‏3/ص195)

همچنین ابن اثیر نیز گفته است: و أمّا «لام» الأمر؛ فكقولك: ليخرج زيد، و ليضرب عمرو بكرا، و تدخل على الغائب كثيرا، و على المخاطب قليلا؛ استغناء عنها بصيغة الأمر، و كيلا يلتبس الغائب بالمخاطب: لعدم حرف المضارعة بعدها، و عليه قرئ قوله تعالى: فبذلك فلتفرحوا، بالتّاء (البديع في علم العربية/ج‏2/ص621)

ابن سراج نیز گفته است: أما لام الأمر فنحو قولك: ليقم زيد و ليقعد عمرو و لتقم يا فلان تأمر بها المخاطب كما تأمر الغائب و قال عز و جل: فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا [يونس: 58] (الأصول في النحو/ج‏2/ص17)

زجاجی نیز بر این نظر است و فرموده: جاز فيه وجهان: الأمر باللام و دونها، و هو الأفصح، فتقول: «لتضرب»، و «اضرب» (شرح جمل الزجاجي/ج‏2/ص306)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *