درس چهاردهم: تخفیف همزه

نکات محتوایی

1- رباعی مهموز هم داریم: امثال زئبر که کم هستند ولی رباعی مضاعف که عین و لام الفعل اول آن، همزه باشد، فراوان است: علوم العربیه بحث مهموز.

اولین قاعده جوازی تخفیف قلبی در رباعی هم مورد دارد مثل عین الفعل در افعال مضاعف نظیر طأطأ یا در زئبر یا در امثال اطمئنان و اشمئزاز.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

2- ابواب مهموز در ثلاثی فراتر از موارد ذکر شده در کتاب دانش صرف است ولی آنچه در این کتاب نیامده، نادر است. مراجعه شود به: علوم العربیه، ابواب مهموز.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

3- علت اینکه به کلمات رمزی ابواب مهموز اشاره نشد، اختلافی است که در بیان رمز مهموزاللام در کتب صرفی وجود دارد.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

4- برای آشنایی دقیق‌تر با مصطلحات ابدال- قلب- اعلال- تخفیف- تعویض و … مراجعه شود به: درس اول کتاب صرف کاربردی در قرآن و حدیث (استاد فائزی نسب) – پاورقی بحث ابدال در مباحث شتی در صرف ساده- موسوعه‌ها و معاجم صرف و نحو و…

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

5- در مورد 2 از تخفیف قلبی جوازی، مثال برای حرف عله غیر مد در این قاعده: مصغّر فأس می‌شود: أُفَیئِس و بعد با این تخفیف: أُفَیِّس.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

6- چرا قاعده 7 تخفیف صرف ساده در کتاب دانش صرف نیامده؟ به علت اینکه این قاعده در متون متقدم نیست و ظاهرا ناشی از تحوّلات زبان عربی در دوره‌های اخیر است و لذا در صرف ساده هم فقط از جامع الدروس العربیه که تألیف قرن اخیر است، آدرس داده شده است.

کلماتی که در صرف ساده برای این قاعده استناد شده، یکی تبرّی است که در کتب لغت نیامده، فقط در ابتدای ماده مربوطه در مفردات راغب آمده که ممکن است تصحیف شده باشد؛ هرچند در روایات زیاد آمده ولی با توجه به احتمال نقل به معنا و نیز تصحیف، دلیل اثباتگر نیست.

تخاجی را خود تاج العروس و لسان العرب، خلاف قاعده دانسته است. تکفّی هم قابل توجیه است. امثال تجزیه و تهنیه هم در هیچ کتاب لغتی یافته نشد. کلمه تجرّی در هیچ لغت یا روایتی دیده نشد و در کتب متاخر اصولی مطرح شده است و برخی مثل مرحوم مغنیه تعبیر تجرّؤ را به کار برده‌اند.

از شواهد عدم صحت این قاعده، وزن کلمه جائی است که با جستجوی کلمه “فالع” در کتب صرفی به مسأله قلب مکانی این کلمه برخورد می کنیم. حال آنکه اگر قاعده 7 صحیح بود، نیازی به تقدیر قلب نبود.

ضمنا در شرح شافیه، برای حالت وقف، اجازه این تخفیف را داده است (زیرا در واقع مصداق همان قاعده اول تخفیف جوازی قلبی است).

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

7- چرا برخلاف صرف ساده و کتب صرفی، در فعل سأل، تخفیف در ماضی و مضارع، ذکر نشده؟

پاسخ: به جهت عدم کاربرد تخفیف ماضی و مضارع این فعل در قرآن و روایات + نیاز به مباحث معتل برای صرف حالات ماضی و مضارع آن.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

8- در بحث تخفیف حذفی در رأی، باید به مشابه آن در باب إفعال: “أری” هم توجه داشت که فعلاً در کتاب، به جهت درآمیختگی آن افعال با قواعد اعلال، در اینجا مطرح نشده است.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

9- قاعده قیاسی ای که در نکته اول از نکات درس تخفیف مورد اشاره قرار گرفته در صرف ساده ص128 مطرح شده است:

قاعده پنجم: همزه متحرک و واقع در اثناء کلمه چنانچه پس از حرفی غیر از همزه قرار گیرد و آن حرف مکسور یا مضموم باشد به حرف عله مناسب با حرکت حرف پیش از خود تبدیل می شود. قبل همزه در این مورد جائز است. مُؤَرِّخ: مُوَرِّخ

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

10- برای مشاهده نمودار قواعد تحفیف و همچنین نمودار قواعد کتابت همزه، به خلاصه نموداری دانش صرف رجوع نمایید.

8 دیدگاه

  1. محمد بوغیری

    بسم الله الرحمن الرحیم
    در مورد عدم ذکر برخی قواعد تخفیف همزة که در صرف ساده آمده است مطالبی مطرح شد، سؤالی ممکن است مطرح شود که چرا قاعده نهم تخفیف همزه صرف ساده که در کتاب دانش صرف چاپ 97 در صفحه 197 (مطالعه و تحقیق درس 22) هم به مناسبت بحث التقاء ساکنین ذکر شده، در قواعد تخفیف همزة بیان نشده است؟ با وجود اینکه این قاعده در چند آیه قرآن هم به کار رفته و در فهم آیات مؤثر است.

  2. ✅ پاسخ هم اندیشی
    ◀️ نکات پیرامون تمارین صرف فعل ام
    در صرف فعل أم با اطلاعات سابق طلاب، در سه صیغه مشکل یش می آید:
    1) صیغه اول مضارع که اگر تخفیف جوازی مقدم باشد یامُّ می شود و اگر ادغام وجوبی مقدم شود، یُؤَمُّ می شود.
    2) صیغه 13 مضارع که اگر تخفیف وجوبی مقدم باشد آمُّ می شود و اگر ادغام وجوبی مقدم شود، أؤَمُّ می شود.
    3) صیغه 7 امر حاضر که گر تخفیف وجوبی مقدم باشد اُومَُِّ می شود و اگر قاعده ادغام جوازی مقدم شود، أُمَُِّ می شود.

    ☑ سه نکته برای حل مشکل:
    الف- قاعده وجوبی بر قاعده جوازی مقدم است زیرا عرب دنبال رفع ثقالت بیشتر است وقاعده وجوبی رافع ثقالت بیشتر است. بنابراین در صیغه اول که دوران بین دو قاعده جوازی و وجوبی است، قاعده وجوبی ادغام جاری است و با جریان قاعده وجوبی، دیگر مجرا برای جریان قاعده جوازی نمی ماند
    ب- قاعده مربوط به انتهای کلمه بر قاعده ناظر به ابتدای کلمه مقدم است، زیرا عرب ثقالت را در انتهای کلمات بیشتر احساس می کند، بنابراین قاعده ادغام در صیغه چهاردهم مضارع بر قاعده تخفیف مقدم می شود.
    ج- اگر با جریان قاعده ای جوازی، مجرای یک قاعده وجوبی از بین برود، عرب قاعده جوازی را مقدم بر قاعده وجوبی می کند بنابراین در صیغه هفتم امر که با جریان قاعده جوازی ادغام، همزه وصل از بین می رود و دیگر برای قاعده وجوبی تخفیف مجرا باقی نمی ماند، قاعده ادغام مقدم است. لذا این فعل دارای چهارحالت است، اومُم، أُمَُِّ

  3. محمد حسین فیاض بخش

    با توجّه به پاورقی ص 128 چاپ سال 97 کتاب دانش صرف، این بخش از کتاب معانی الأخبار را لحاظ بفرمایید:
    (معاني الأخبار، النص، ص: 115 و 114)
    باب معنى النبوة
    1- حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ الْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ فَضْلَانَ قَالَ حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ جَعْفَرٍ الْمَرْوَزِيُّ عَنْ ثَابِتِ بْنِ أَبِي صَفِيَّةَ «1» عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ أَعْرَابِيٌّ لِرَسُولِ اللَّهِ ص السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نَبِي‏ءَ اللَّهِ قَالَ لَسْتُ بِنَبِي‏ءِ اللَّهِ وَ لَكِنِّي نَبِيُّ اللَّهِ.
    النبوة لفظ مأخوذ من النبوة و هو ما ارتفع من الأرض فمعنى النبوة الرفعة و معنى النبي الرفيع سمعت ذلك من أبي بشر اللغوي بمدينة السلام‏

    و این که أعرابی، صاحب زبان است و فصیح حرف می زند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *