درس بیست و هفتم: باب مفاعله

نکات محتوایی

1- مناسب است در اینجا، تذکر داده شود که وزن فعال می تواند مصدر فعل مجرد هم باشد مثل قیام و …

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

2- بحث لاتضارّ در کتب تفسیر پیگیری شود. یکی از منابعی که به خوبی سه احتمال در این آیه را بررسی کرده، ترجمه کنزالعرفان فی فقه القرآن/2/ص626 و الدرالمصون، ج1، ص571 تا 573 (موجود در نرم افزار جامع التفاسیر نور) است. خلاصه سه احتمال:

وضعیت فعل

اعراب

وضعیت باء

معنای آیه

معلوم

والده: فاعل

تعدیه

مادر نباید به طفل ضرر بزند

مجهول

والده: نائب فاعل

سببیت

مادر نباید به واسطه طفل ضرر دیده شود

مجهول

والده: نائب فاعل

علیت

مادر نباید به علت ولد(و ترس باردار شدن) ضرر ببیند

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

2- در پاورقی که کلمه ریاء آ‌مده، مراجعه شود به نکته ذیل درس تخفیف همزه که این کلمه رئاء بوده

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

3- در بحث معنای مشارکت، در شذا العرف آمده که در این معنا در باب مفاعله، آغازگر عمل، به عنوان فاعل می‌آید؛ اما مرحوم رضی در شرح شافیه ج1 ص101 و 102 این مطلب را با روایتی از امام حسن مجتبی علیه السلام نقض کرده است. البته ایشان مدّعی است که هیچ تفاوتی بین باب مفاعله و تفاعل در این خصوص وجود ندارد اما این محل مناقشه به نظر می رسد و حق آن است که آنچه مورد عنایت اصلی بوده فاعل خواهد بود اعم از اینکه به جهت آغاز عمل بوده یا به جهت اینکه روی سخن متوجه او است یا اینکه کلام درباره او است نه طرف مقابل یا ….. و چنانچه هر دو طرف مشارکت، علی السویه باشند آن را با باب تفاعل یا افتعال بیان می کنند. تفاوت تعبیر به اقتتلوا و قاتلوا که در آیه 9 سوره حجرات آمده است برخواسته از همین نکته است.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

4- امر مشترک فیه غالباً یک معنا (حدث) است مثل ضاربته ولی احیانا یک عین است مثل سایفته و ساهمته (شرح شافیه ج1 ص101)

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

5- درباره اقسام مشارکت، مطلب جالبی در کتاب رسائل المیرزا القمی ج1 ص139 و 140 (موجود در نرم افزار جامع فقه) آ‌مده است فراجع

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

6- مرحوم مصطفوی در التحقیق در بحث معانی ابواب نظرات خاصی دارند و همانگونه که هر ماده را دارای یک معنای جامع می دانند و قائل به اشتراک لفظی و ترادف نیستند، هیئت هر باب را نیز فقط دارای یک معنا می دانند. از این رو ایشان برای الف مفاعله، نوعی امتداد و … قائل هستند. برای بررسی دقیق تر، به فهرست موجود در پایان جلد اول چاپهای قدیمی کتاب التحقیق مراجعه شود

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

7- در معنای تکثیر، مثالهایی که در کتب زده شده احیانا تعدیه به همراه تکثیر را نشان می دهد. این موضوع نیاز به بررسی دارد

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

8- در کتب صرفی، احیانا به جای معانی تکثیر و تعدیه به ترتیب به معنای أفعل و فعّل گفته می شود.

8 دیدگاه

    1. محمد حسین خدابخشی

      سلام علیکم ، معنای واجد چیزی شدن ، فاعل را دارای مبدأ فعل کردن است ، در حالی که این معنا مفعول را دارای مبدأ فعل کردن ، به عبارت دیگر واجد چیزی کردن است ، در معنای واجد چیزی شدن ، فعل لازم است ، اما در این معنا فعل متعدی است … البته کتاب در پاورقی 4 ص 218 به همین فرق اشاره کرده و البته معنای مفعول را داری مبدأ فعل کردن یا همان واجد چیزی کردن را هم برای باب افعال اضافه کرده است همانطور که کتاب صرف ساده هم همین کار رو کرده…
      در مجموع فرق این معنا با معنای واجد چیزی شدن واضح است ، اما آنچه که قابل تامل است فرق این معنای (مفعول را دارای مبدأ فعل کردن) با معنای تعدیه است …اگر بگوییم این معنا برای فعل لازم نیست و برای متعدی است ، تحصیل حاصل هست زیرا هر فعلی مفعولش دارای مبدأ خودش میکند و نیازی به بردن به باب نیست … اگر هم بگوییم این معنا برای فعل لازم است ، عینا همان معنای تعدیه می شود… تنها توجیهی که میتوان کرد و به دهن حقیر رسیده این است که مبدأ فعل در این معنا ، فعل نباشد بلکه چیز دیگری مثلا مصدر یا اسم غیر مصدر باشد ، که از مثال های کتاب هم همین فهمیده میشود … اگر غیر از این است ممنون میشم دوستان دیگر و مسئولین سایت راهنمایی کنند

      1. سلام علیکم. ضمن تشکر از پاسخ حضرت عالی
        تفاوتی که بین دو معنای مذکور هست، این است که در معنای واجد چیزی شدن(/کردن) که در باب افعال بیان شده، مفعول دارای شیءای خارجی می شود کما اینکه می گوییم «زن فرزند دار شد، مکان دارای درخت شد، او من را دارای مرکب کرد» که در این موارد، فرزند و درخت و مرکب، اسم ذات هستند.
        اما در معنای مفعول را دارای مبدا فعل کردن، مراد متلبس کردن مفعول به مبدا فعل(اسم حدث) به نحو واجدیت است.
        اما این نکته که سرور محترم آقای خدابخشی فرمودند که بر این اساس چه تفاوتی بین معنای «مفعول را دارای مبدا فعل کردن» و معنای »تعدیه است باید گفت: همانطور که مرحوم رضی هم بیان فرموده معیار معنای تعدیه این است که استعمال فعل ثلاثی مجرد و اسناد آن به مفعول صحیح باشد، مانند اینکه به جای أضحکتُ زیداً بگوییم ضحک زیدُ ، اما در مثال های بیان شده برای مفعول را دارای مبدا فعل کردن این استعمال صحیح نیست که بگوییم عفی زیدُ(به جای عافاه الله) و عقب زیدُ(به جای عاقبتُ زیداً) علاوه بر ااینکه در این مثال ها معنای جعل وجود ندارد در حالی که مراد از معنای تعدیه، معنای جعل است.

  1. حسن

    سلام.در فضای مجازی توضیحات کلاسی آن هم در این سطح ثمره علمی زیادی ندارد.خدا رحم کرد کمیته علمی این مطالب را نوشته والا ابن عباس را باید خبر میکردیم.بنا را بر این بگذارید که یک طلبه پایه اول نیاز به مطلب شما دارد اینجوری از ادامه تحصیل ناامید میشود.

    1. با سلام خدمت شما و تشكر از بيان دغدغه خويش
      نكاتی كه در محتوای آموزشی دروس مطرح شده است، برای اساتيد است و ابدا به طلاب پايه اول خواندن و دنبال كردن آن توصيه نمي شود
      اين نكات در واقع محتوايی است كه در هنگام تاليف و بازبينی كتاب مورد نظر گردآورندگان بوده است و در قالب نكات علمیِ پشتيبان اساتيد، مطرح می شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *