درس بیستم: لفیف

نکات محتوایی

1- وضعیت عین‌الفعل و لام‌الفعل در لفیف مقرون، به چهار حالت متصور است:

الف. و- ی: بسیار شایع و اکثر قریب به اتفاق موارد.

ب. و – و: فقط فعل “قوی” که طبق یک نظر در اصل قوو بوده (توضیح آن خواهد آمد)

ج. ی – ی: فعل عیِی و نیز فعل حیی (دومی مورد اختلاف است کما سیأتی)

د. ی- و: فعل حیی (طبق یک قول مرجوح، با استناد به کلمه حَیَوان، دراصل حیو بوده)

به علوم العربیه ص250 مراجعه شود.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

2- درباره لام‌الفعل فعل قوی یقوی، دو نظر است:

الف. واو است (قَوِوَ یَقوَوُ) که در ماضی براساس قاعده 2 ناقص و در مضارع براساس قاعده 3 ناقص، قلب به یاء شده. در صرف ساده، براساس همین نظر در تذکر ذیل قاعده 6 اعلال (ص111) اعلال را مقدم بر ادغام دانسته. ظاهر القاموس المحیط هم اختیار همین ریشه است.

ب. یاء است. العین تصریح به این مطلب دارد و کلمه قُوّه را از این ریشه در اصل قُویَه می‌داند که استثنائا قاعده اختصاصی اعلال اسم در آن جاری نشده است تا ضمه قاف محفوظ بماند. مؤید این نظر آن است که اگر لام‌الفعل را واو بگیریم، یک لفیف مقرون استثنائی است زیرا در لفیف مقرون، لام الفعل یاء است و عین الفعل هم معمولا واو و در موارد محدودی مثل عیی، یاء است.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

3- درباره لام الفعل حیی، دو قول است که اصح، همان مضاعف بودن حیی است. به مدخل حیی در تاج العروس ذیل کلمه حیوان مراجعه شود.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

4- با مراجعه به کتاب معجم الصرف القرآنی، مشخص شد که از دو باب ذکر شده برای لفیف مقرون، باب دوم در قرآن کاربرد متعدد دارد و باب اول، به جز در دو فعل حیی و عیی، فقط در فعل تهوَی (به معنای تُحبّ) سه بار در قرآن به کار رفته. البته از همین حروف اصلی، باب دوم هم در دو جا با فعل تهوِی (به دو معنای دیگر) به کار رفته است.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

5- درباره قاعده اختصاصی که برای مصدر لفیف مقرون ذکر شده – و برخلاف مطلب مذکور در صرف ساده، تبصره قاعده 5 اعلال اسم (ص203) است – علاوه بر مستندات مذکور در پاورقی ص173 کتاب، بر اساس استقرائی که در المنجد صورت گرفت، تقریباً در تمام موارد (به جز چند استثنا) این قاعده در لفیف مقرون اجرا شده به عنوان مثال:

بوی بَیّا- حوی حَوایه و حَیّاً- خوی و خوِی خَیّا – روی رِِیّاً و رَیّاً- زوی زَیّاً- شوی شَیّاً- ضوی ضَیّاً- طوی طَیّا- عوی عَیّا- غوی غَیّا- قوِی قِیّا- کوی کَیّا- لوی لَیّا و لِیّا- نوی نَیّا- نوی نِِیّه.

و از اوزان غیر از وزن فَعل، نظیر: طَیّه و طِیّه- غَیّه و غِیّه و غَیّان- کَیّه- نِیّ

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

6- ممکن است قاعده فوق با کلمه قُوّه نقض شود که پاسخ آن در العین، ابتدای مدخل قوی آمده است: یک استثنا است برای حفظ ضمه قاف. فتدبّر.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

7- در بحث حیی، مطالبی نیز در کتاب در دو باب افعال (درس 24) و استفعال (درس 33) درباره این ریشه مطرح شده؛ فراجع.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

8- درباره علت تقدیم اعلال بر ادغام در مضارع و امر حیی به درس لفیف صرف ساده: ص125 پاورقی 1 مراجعه شود.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

9- علت ادغام در تمام صیغه های ماضی حیی و عیی آن است که در صیغه اول ماضی، زمینه اعلال نیست و لذا ادغام معارضی اقوی ندارد. از سوی دیگر، صیغه 2 به بعد، تابع صیغه اول است و با تحقق ادغام در صیغه 1، بقیه را هم می‌توان براساس ضابطه کلمات مضاعف صرف کرد.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

10- به گفته علوم العربیه، لفیف مفروق در تمام موارد فاء‌الفعلش واو است و لام‌الفعلش یاء؛ مگر یک مورد که هر دو یاء است: یدَی ییدِی

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

11- در ابواب لفیف مفروق، فقط باب اول استعمال قرآن دارد و باب دوم و سوم به گفته محیی‌الدین عبدالحمید در دروس التصریف ص183 پاورقی 1و2، براساس جستجو در کتاب قاموس، فقط سه فعل دارد که دو فعل، همان نمونه ذکرشده برای این دو باب در کتاب هستند و سومی: ورِی یرِی است.

🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸🔸 🔸

12- پاسخ اولیه برای هم‌اندیشی درباره تداخل اعلال و ادغام و تخفیف:

  • تداخل اعلال و ادغام: اعلال میشود مانند: یَحیَیُ : یحیی – قَوِوَ : قَوِیَ – اِرعَوَوَ : اِرعَوی
  • تداخل اعلال و تخفیف:‌ اعلال می‌شود مانند: أَأْوُدُ : أَأُودُ

[اشکال استاد فائزی نسب: صیغه سیزده مضارع از صیغه اول اخذ می شود و جداگانه نباید بررسی شود]

  • تداخل ادغام و تخفیف: ادغام میشود مانند: أَأْمِمَه : أئمّه

ضمنا مراجعه شود به شرح شافیه مرحوم رضی ج3 ص112 و نیز ص120 سطر 7ی

6 دیدگاه

  1. سید علی

    با سلام و تشکر
    در ص 184 تمرین چهارم گفته شده در کلمات زیر اعلال انجام دهید
    یُیْقِنَّ
    لطفا با ذکر مراحل بفرمایید

    1. سلام علیکم. با توجه به در حکم صحیح بودن عین الفعل در لفیف های مقرون، این فعل همانند یک فعل ناقص صرف می شود و صیغ مضارع آن در باب تفعّل عبارتند از: یَتَقَوَّی، یَتَقَوَّیان، یَتَقَوَّونَ، تَتَقَوَّی، تَتَقَوَّیان، یَتَقَوَّینَ، تَتَقَوَّی، تَتَقَوَّیان، تَتَقَوَّونَ، تَتَقَوَّین، تَتَقَوَّیان، تَتَقَوَّینَ، أتَقَوَّی، نَتَقَوَّی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *